|
تجلی نور
بعثت در قرآن
پیام مبعث را مىشود در قرآن، در بخشهاى برجستهیى جستجو كرد. من دو قسمت از این پیام عظیم را اشاره مى كنم، كه ببینید چقدر براى ما مسلمانها مهم است، و چطور در مقابل ما برنامه و راه قرار مىدهد:
یكى این پیام است كه در آیاتى از قرآن، به آن اشاره شده است؛ از جمله این آیه كه مى فرماید: بسم اللَّه الرحمن الرحیم كتابٌ انزلناه الیك لتخرج الناس من الظلمات الى النور؛ پیام خروج از ظلمت و ورود به نور.
نور و ظلمت، چیزى نیست كه براى انسان در بخشهاى مختلف، قابل اشتباه باشد. اسلام و پیام بعثت، انسانها را از ظلمات جهل، ظلمات عادات زشت، خلقیات بد، فتنههاى میان افراد بشر، خرافاتى كه بر ذهنهاى انسانها حاكم مى شود، پنجه مى اندازد و آنها را از راه مستقیم منحرف مى كند، ظلمات ظلم و طغیان - اینها همه ظلمات است - خارج مى كند، و به نورى كه مقابل آن است، هدایت و دلالت مى كند.
در آیات متعددى از قرآن، این مضمون تكرار شده است؛ یعنى یك تحول در زندگى انسان، از لحاظ اجتماعى، از لحاظ هدفگیرى و از لحاظ فردى - از همه جهت.
یك نقطهى برجستهى دیگر، مسألهى اخلاقیات و تزكیهى نفوس است؛ كه آن هم در آیاتى از قرآن مورد تأكید قرار گرفته است، و در حدیث نبوى معروف بین همه ى فِرَق اسلامى هم هست كه بُعِثتُ لِاُتَممّ مكارم الاخلاق. ببینید، در آن جامعه یى كه خلقیات - اخلاق حسنه و مكارم اخلاقى - رایج باشد، انسانها از اخلاق نیكو - از گذشت، برادرى، احسان، عدل. علم و حقطلبى - برخوردار باشند، انصاف بین آنها باشد، صفات رذیله در میان آنها حاكم و رایج نباشد، در چه بهشتى زندگى خواهند كرد!
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولین كشور به مناسبت مبعث پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) 7/9/1376
بعثت، مهمترین حادثه در طول عمر بشر
مسأله ى بعثت و پدید آمدن این حادثهى الهى، مهمترین مسألهیى است كه در طول عمر طولانى بشریت، براى او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاریخ بشر، هیچ حادثهیى به قدر این حادثه مؤثر نبوده و هیچ لطفى از طرف پروردگار عالم، به عظمت این لطف و فضل براى انسانها، وجود نداشته است. ما افتخار داریم كه با همهى وجود، این بعثت عظیم را قبول كردیم و به آن ایمان آوردیم و این راه سعادت را شناختیم. این، خود یك نعمت عظیم الهى است و هر انسان مسلمانى وظیفه دارد كه بعثت نبوى را در زندگى شخصى و دنیاى خود تحقق ببخشد و با ایمان و عمل و حركت به سمت هدفهایى كه در بعثت نبىّ اكرم(صلّی اللَّه علیه واله وسلّم) وجود داشته است، خود را به بهشت سعادت الهى و معنوى واصل و نایل بكند. البته، ما نمیتوانیم در معناى بعثت و حقیقت آن، سخنى بگوییم. این حقیقت، والاتر از ذهن و بیرون از دسترس عقول قاصر ماست.
مفتخریم كه شعار دین و عمل به قرآن را در زندگى خود پیاده كرده ایم.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان چهل كشور جهان و جمعى از روشن ضمیران، در سالروز بعثت رسول اكرم(ص) 4/12/1368
بعثت نبىّ اكرم(صلّى اللَّه علیه واله وسلّم)دلیل كمال انسانی
آنچه كه امروز در مسألهى بعثت، براى مسلمانان عالم مطرح مىباشد، دو مطلب است:
اول این كه این بعثت و سرچشمه، زنده و جوشان است و این فضل و بركت الهى، براى انسانها در طول تاریخ است و همانطور كه خداى متعال مكرر در قرآن كریم وعده فرموده است، ظهور این حقیقت براى آن است كه بر زندگى بشر غالب بشود و زندگى را به رنگ و شكل خود در بیاورد. این حقیقت، محقق خواهد شد: «لیظهره علی الدّین كلّه».
مسألهى بعثت، یك حقیقتِ طبیعىِ این عالم و یك حالت قطعى و حتمى براى بشریت است. آن عدل و حقى كه با بعثت خاتمالانبیاء(ص) در عالم مطرح شد، براى این نبود كه جمعى از مردم در برههیى از زمان، آن را قبول بكنند و بخش عظیمى از تاریخ بشر و انسانها، آن را نپذیرند؛ بلكه مطرح شد تا عالم و انسان را طبق پیشنهاد خود بسازد و بشریت و همهى وجود را - به تبع بشر - از این راه به كمال برساند و این خواهد شد؛ اگر نشود، نقض غرض خواهد بود.
البته، حركت به سمت این مقصود، حركتى است كه با شرایط و علل و عوامل متناسب با خود، انجام مىگیرد و ما به سمت این حقیقت مىرویم و هر قدمى كه بشر بر مىدارد - چه خود او بخواهد، چه نخواهد؛ حتّى چه بداند و چه نداند - به حقیقتِ بعثت نزدیكتر مىشود.
امروز، آنچه كه از شعارها در دنیا مطرح است، همان بعثت الهى است؛ اگر چه غالباً عملى تحت آن شعارها نیست؛ مثل شعار عدالت اجتماعى، آزادگى و آزادى، علم و دانش و ترقىخواهى، تعالى سطح زندگى و دیگر شعارهایى كه دولتها و ملتها و صاحبان افكار و مكاتب، آنها را مىدهند. نفس این شعارها در دنیا، به بركت بعثتها و بعثت آخرین (بعثت خاتم) مطرح شده است كه البته به شكل ناقصش، در دست مردم وجود دارد و بعضى به سمت آن حركت مى كنند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان چهل كشور جهان و جمعى از روشنضمیران، در سالروز بعثت رسولاكرم(ص) 4/12/1368
بعثت نبى ّاكرم، یك حركت عظیم در تاریخ بشر
واقعهى عظیم بعثت، با وجود گذشت قرنهاى متوالى و اظهار نظر متفكران و اندیشمندان عالم، همچنان شایسته و در خور تدقیق و تأمل از جوانب مختلف است. بعثت نبىّ اكرم(صلّی اللَّه علیه واله وسلّم) یك حركت عظیم در تاریخ بشر و در راه نجات انسانها و تهذیب نفوس و ارواح و اخلاق بشر و مقابله با مشكلات و مصایبى بود كه بشر در همهى دوران با آن روبهرو بوده و هنوز هم هست. همهى ادیان، مقابل با شر و فسادند و راه و صراط مستقیمى به سمت اهداف عالیه ایجاد مىكنند؛ ولى آیین مقدس اسلام این خصوصیت را دارد كه یك نسخهى همیشگى است. براى همهى ادوار زندگى بشر، این نسخه كارساز است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 13/11/1370
دعوت به توحید و «لااله الااللَّه» پیام اصلى بعثت نبىّ اكرم (صلّی اللَّه علیه واله وسلّم)
بعثت نبىاكرم در درجهى اول، دعوت به توحید بود. توحید صرفا یك نظریهى فلسفى و فكرى نیست؛ بلكه یك روش زندگى براى انسانهاست؛ خدا را در زندگى خود حاكم كردن و دست قدرتهاى گوناگون را از زندگى بشر كوتاه نمودن. «لااله الااللَّه» كه پیام اصلى پیغمبر ما و همهى پیغمبران است، به معناى این است كه در زندگى و در مسیر انسان و در انتخاب روشهاى زندگى، قدرتهاى طاغوتى و شیطانها نباید دخالت كنند و زندگى انسانها را دستخوش هوسها و تمایلات خود قرار دهند. اگر توحید با همان معناى واقعى كه اسلام آن را تفسیر كرد و همهى پیغمبران، حامل آن پیام بودند، در زندگى جامعهى مسلمان و بشرى تحقق پیدا كند، بشر به سعادت حقیقى و رستگارى دنیوى و اخروى خواهد رسید و دنیاى بشر هم آباد خواهد شد؛ دنیایى در خدمت تكامل و تعالى حقیقى انسان.
دنیا در دید اسلام، مقدمه و گذرگاه آخرت است. اسلام دنیا را نفى نمىكند؛ تمتعات دنیوى را منفور نمىشمارد؛ انسان را با همهى استعدادها و غرایز در صحنهى زندگى، فعال مىطلبد؛ اما همهى اینها باید در خدمت تعالى و رفعت روح و بهجت معنوى انسانى قرار گیرد تا زندگى در همین دنیا هم شیرین شود. در چنین دنیایى، ظلم و جهل و درندهخویى نیست و این كار دشوارى است و به مجاهدت احتیاج دارد و پیغمبر این جهاد را از روز اول آغاز كرد.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث 02/07/1382
پیامبر(ص) محور اصلى تجمع مسلمانان
... نام و یاد و محبت و حرمت و تكریم این بزرگوار، محور اصلى براى تجمع همه ى آحاد مسلمان در همه ى دورههاى اسلامى است. هیچ نقطه ى دیگرى در مجموعه ى دین وجود ندارد كه این طور از همه ى جهات - هم جهات عقلى، هم جهات عاطفى، هم جهات روحى و معنوى و اخلاقى - مورد قبول و توافق و تفاهم همه ى فِرَق و آحاد مسلمین باشد. این، آن نقطه ى مركزى و محورى است.
قرآن و كعبه و فرایض و عقاید، همه مشتركند؛ اما هر كدام از اینها، یك بُعد از شخصیت انسان - مثل اعتقاد، محبت، گرایش روحى، حالت تقلید و تشبّه و تخلق عملى - را به خود متوجه میكند. وانگهى در میان مسلمانها، غالب این چیزهایى كه گفته شد، با تفسیرها و دیدگاههاى مختلف مورد توجه است؛ اما آنچه كه همه ى مسلمانها از لحاظ فكر و اعتقاد و - مهمتر از عاطفه و احساس - وحدت و تفاهم، روى او اشتراك دارند، وجود مقدس پیامبر خاتم و نبىّ اكرم حضرت محمّدبن عبداللَّه(صلّى اللَّه علیه واله وسلّم) است. این نقطه را باید بزرگ شمرد. این محبت را باید روزبه روز بیشتر كرد و این گرایش معنوى و روحى به آن وجود مقدس را باید در ذهن مسلمین و در دل آحاد مردم تشدید كرد. ...
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 13/11/1370
اسلام، یك نسخهى شفابخش براى همهى ادوار
وقتى ما در قرآن كریم مىخوانیم كه «هوالّذى بعث فى الامّیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب والحكمة»،(12) این به آن معنا نیست كه با آمدن دین خاتم و رسول خاتم، همهى نفوس بشر تزكیه خواهند شد، یا تزكیه شدهاند؛ این به آن معنا نیست كه بشریت بعد از طلوع قرآن، دیگر روى ظلم و تبعیض و شقاوت و نارساییهاى مسیر خود به سمت تكامل را نخواهد دید. اگر مىگوییم كه پیامبر و دین اسلام براى استقرار عدل و نجات مستضعفان و شكستن بتهاى جاندار و بىجان، قدم به عرصهى وجود گذاشتند، بدان معنا نیست كه بعد از طلوع این خورشید پُرفروغ، دیگر مردم ظلمى نخواهند داشت؛ طاغوتى نخواهند داشت و بتى بر زندگى بشریت حكمرانى نخواهد كرد. واقعیت هم نشان مىدهد كه بعد از طلوع اسلام، در اقطار عالم، حتّى در محیط اسلامى - البته با گذشت چند ده سال - بتهایى پیدا شدند، طواغیتى پیدا شدند، ظلمهایى به بشریت شد، و همان ناكامیهایى كه همواره بشر با آن دستبهگریبان بود، باز هم براى بشریت به وجود آمد.
پس، معناى اینكه غایت و هدف بعثت، نجات انسان است، چیز دیگرى است؛ معنایش این است كه آنچه پیامبر و اسلام به مردم دادند، یك نسخهى شفابخش براى همهى ادوار است؛ نسخهیى است در مقابل جهل انسانها؛ در مقابل استقرار ظلم؛ در مقابل تبعیض؛ در مقابل پایمال شدن ضعفا به دست اقویا؛ در مقابل همهى دردهایى كه از آغاز خلقت، بشر از آن دردها نالیده است. مثل همهى نسخههاى دیگر، اگر عمل شد، نتیجه خواهد داد؛ اگر متروك شد، یا بد فهمیده شد، یا جرأت و گستاخىِ اقدام به آن وجود نداشت، كأنلمیكن خواهد بود. بهترینِ اطبا اگر صحیحترین نسخهها را به شما بدهند، اما شما نتوانید آن را بخوانید، یا بد بخوانید، یا عمل نكنید و در نتیجه متروك بماند، چه تأثیرى به حال بیمارى خواهد داشت، و چه عیبى بر آن طبیب حاذق است؟
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 13/11/1370
اسلام و انبعاثِ به بعث نبىاكرم، علاج مشكلات مسلمین
اكثر بلیاتى كه آن روز دست جهالت و عصبیت بر زندگى مردم در جزیرةالعرب حاكم كرده بود، امروز بر زندگى ملتهاى اسلامى حاكم است. فقر و بى سوادى و عقبماندگى علمى و استبداد داخلى و سلطهى قدرتهاى استكبارى و اختلافات داخلى در كشورهاى اسلامى هست. امروز بیش از یك میلیارد مسلمان در دنیا زندگى مىكنند كه مىتوانند در حوادث عالم و مسائل عمدهى جهان، یك نظر و حرف تعیینكننده داشته باشند؛ اما با این تشتت، با این گرفتاریهاى داخلى، با این مشكلات اوّلى انسانها و ملتها دست به گریبانند و این كمیت عظیم - كه بینشان دانشمندان و علما و شخصیتهاى برجسته هم هستند - یك چیز بىخاصیت شده است! چرا؟ این دردها را چه چیزى مىتواند علاج كند؟ اسلام و انبعاثِ به بعث نبىّ اكرم (صلّى اللَّه علیه واله وسلّم).
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولین كشور به مناسبت مبعث پیامبر گرامى اسلام(ص) 7/9/1376
|
|