|
مهمترین واژههای نزدیک به نوآوری
مفاهیم مترادف با نوآوری
مفاهیم مترادف با نوآوری
برای ارایه مفاهیم روشنتر و روانتر از نوآوری، لازم است که مفاهیم نزدیک یا مترادف آن را هم بدانیم. از مهمترین واژههای نزدیک به نوآوری میتوان از "کشف"، "خلاقیت"، "اختراع"، نام برد:
کشف (Discovery): کشف، عبارت است از آشکار ساختن و بهرهبرداری و به ظهور رسانیدن یا اعلام چیزی که وجود داشته ولی کسی قبلا متوجه آن نشدهاست و یا آن را درک نکردهباشد. مثل کشف میکروب توسط پاستور.
خلاقیت (Creativity): خلاقیت، اشاره به قدرت ایجاد اندیشههای نو دارد. خلاقیت، عبارت است از درخشش یک اندیشه و به وجود آمدن نظر و ایدههای نو، از نظر معنی، خلاقیت بیشتر در جنبههای فکری و نظری و به اصطلاح فعالیتهای ذهنی و طراحی، مطرح است.
اختراع (Patent): در فرهنگ معین، واژه اختراع به معنی نوانگیختن و ایجاد کردن آمدهاست. ماهیت اختراع، طوری است که ایجاد پدیده نو، پس از مطالعات و آزمایشهای مکرر صورت پذیرد و مبتنی بر کشف قانونمندی قبلی است.
ایده یک مخترع که عملا راهحل یک شکل مشخص تکنولوژیکی را حاصل نماید. اختراع، بیشتر یک کشف خواندهمیشود و اختراعات بیشتر به اکتشافات فنی اطلاق میشوند. به طور خلاطهتر، اختراع دستیابی به چیزی یا روشی جدید است که قبلا ناشناخته بودهاست.
اگر چه، در یک نگاه کلی، تمایز میان این مفاهیم، چندان ساده و آشکار نیست چرا که در همه آنها صفت نو بودن، جدید بودن و تازگی وجود دارد، اما در بررسی دقیقتر و پرداختن به جزئیات، این تفاوتها، آشکارتر میشود.
خلاقیت و نوآوری
خلاقیت، نقطه آغاز و به اصطلاح موتور نوآوری است. نوآوری در واقع تلاش برای تبدیل ایدههای خلاق به محصول و فرآیند است. خلاقیت به ایجاد ایدههای جدید، توجه دارد و نوآوری به کاربرد آن. خلاقیت، بیشتر شامل جنبههای فکری و نظری است و نوآوری بیشتر شامل جنبههای کاربردی و عملی است. به عبارتی دیگر، طراحی و پیشنهاد فکرها و ایدهها و طرحهای نو را "خلاقیت" و اجرا و پیاده کردن آنها را "نوآوری" گویند.
اختراع و نوآوری
اختراع و نوآوری، بسیار به هم نزدیکند. اختراع و نوآوری با هم مرتبطاند، اما ، یکی نیستند. اختراع، بیشتر حالت اتفاقی دارد، در حالی که نوآوری، یک فرآیند است. اختراعالت به ندرت اتفاق میافتند ولی هر اختراع، میتواند به چندین نوآوری منجر شود. اختراع، معمولا مقدم بر نوآوری است. اختراع، دستیابی به چیز یا روشی جدید است، در حالی که نوآوری، معرفی یا کاربرد چیزی یا روشی نوین است. حاصل اختراع، محصولی است که مشتری آن محققان و متخصصان و حاصل نوآوری، محصولی است که مشتری آن عموم مردم و مصرفکنندگان معمولی هستند.
بنابراین، تعریف اختراع بر زندگی محققان و متخصصان تاثیر میگذارد و نوآوری بر زندگی مردم. از مهمترین ویژگیهای اختراع، ناشناخته بودن آن در گذشته و جدید بودهن آن است. واژه جدید در اینجا به معنی جدید در کل دنیاست، اما نوآوری، ضرورتا به معنی جدید بودن در کل جهان نیست.
نوآوری میتواند تغییری در نوع عملکرد صنعتی باشد که باعث افزایش بهرهوری شود. اختراع، حاصل هوش و تفکر انسان است که ممکن است به صورت غیر منظم و برنامهریزی نشده اتفاق افتد. گاهی اوقات هم براساس اتفاق و گاهی هم در عین سعی و خطا برای برآوردن نیاز خاصی صورت میگیرد. همانطور کهع تبدیل علم به تکنولوژی ممکن است سالها به طول بیانجامد، همچنین، عرضه اختراع به بازار (در قالب محصول یا خدمات) نیز ممکن است سالیان درازی به طول انجامد. اما، نوآوری، حاصل ارتباط مهم یک ایده و کاربرد (یا تجاری سازی) آن است و بیشتر ناشی از خواست و اراده است تا هوش افراد (Jain & Triandis????) .
نوآوری، زمانی جایگاه شایسته خود را یافت که جوزف شومپیتر، اقتصاددان شیداتریشی، نوآوری را دارای نقش مهمی در کارآفرینی برشمرد. او نوآوری و نوآورنده را اختراع و مخترع تمیز داد. او گفت که نوآوری مسیر است، حتی بیآنکه واقعا چیزی به نام اختراع وجود داشتهباشد و اختراع لزوما مصدر نوآوری نیست. اختراع، اصلا به خودی خود ثمرات اقتصادی ایجاد نمیکند.
یکی دیگر از واژههای نزدیک به "نوآوری": واژه "فناوری" است که به تفاوتهای آنها نیز اشارهای میکنیم. فناوری در بردارنده کلیه روشها، فرآیند ها، سیستمها و مهارتهایی است که جهت تبدیل منابع به محصولات به کار گرفتهمیشود؛ در حالی که نوآوری به هر گونه تغییر و تحول در فناوری (ترک روشهای قدیمی و سنتی انجام امور) اطلاق میگردد.
با این توضیحات، مجددا برمیگردیم به مفاهیم نوآوری، نوآوری در زبانهای اروپایی از ریشه لاتینی "Innovare" ، ساخته میشود که به معنی "ساختن چیزی تازه" است. در امور صنعتی یا تکنولوژیک، نوآوری بیشتر به معنی تبدیل ایدهای جدید به چیزی که در مقیاس وسیع جامعه به کار آید،اطلاق میشود. نوآوری صنعتی شامل فعالیتهای فنی، طراحی، تولیدی، مدیریتی و بازرگانی میشود که برای به بازاررساندن محصولی نو (یا بهبود یافته) لازم است. همچنین، اولین استفاده اقتصادی از فرآیند یا تجهیزاتی نو (یا بهبود دادهشده) را نوآوری میگویند.
نوآوری، لزوما به معنای به بازار رساندن آخرین و تازهترین دستاورد مهم تکنولوژیک نیست؛ بلکه حتی میتوان ، بهرهگیری از هر تغییر کوچکی را که در دانش فنی ایجاد میشود، نوآوری نامید.
در هر حال، گویاترین واژه برای پیشرفت نوآوری است و این پدیده را میتوان در ابعاد گوناگون مانند نوآوری فردی (انفرادی)، سازمانی، ملی و جهانی مشاهده نمود.
|
|